عشق یک طرفه

alone
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان alone و آدرس sobhanask72.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





داستان از این قرارکه من اصلآ عشقو عاشقی برام مهم نبود

 خندم میگرفت که کسی پیشم از عشقو عاشقی حرف میزد.

تا اینکه یه روز رفتم کتاب بخرم داشتم کتابارو یه هم میریختم که

 کدومو بخرم،کدومو نخرم یکی اومد کنارم بهم گفت:اینو بگیر من

خوندم کتاب خوبیه.اون روز گذشت تا این که سه چهار روز بعد

 خیلی اتفاقی تو پارک همدیگه رو دیدیم اون بهم گفت:کتاب و

 خوندی منم گفتم آره کتاب خوبی بود مرسی شروع کردیم به

 صبحبت کردن در مورد کتاب.اینجوری شد که با هم آشناشدیم و

 باهاش دوست شدم اسمش سمیرا بود از اون روز به بعد هر چند

 روز یک بار همدیگه رومیدیدیم هر حرفی که داشتیم، هر دردودلی

 که داشتیم به هم میگفتیم؛ دوستیمون ادامه پیداکردوبیشترو

بیشترشد، دیگه به هم اعتمادکردیم عین دوتا دوست خوب،

 یه مدت از دوستیمون گذشت من یکی که اصلآ عشق یا دوست

 داشتن واسم مهم نبود ولی یه جورایی بهش وابسته شده بودم

 دوست داشت که هر روز ببینمش همیشه پیشش باشم هر کاری

 که میخوادو واسش انجام بدم. تا اینکه یه روز نشستم پیش خودم

 فکرکردو گفتم:راستی من!خیلی دارم بهش وابسته میشم نبینمش

 روزم، روز نمیشه تصمیم گرفتم که کمتر ببینتش دیگه کمتر باهاش

 حرف بزنم یه روزگذشت دو روز گذشت سه روز گذشت..... سر یک

 هفته دیدم نه!وابستگی نیست یه حس و حال دیگه ای بهش پیدا

 کردم. خلاصه عاشقش شده بودم وخودم خبر نداشتم.دوست داشتم

 که بهش بگم عاشقت شدم، بگم که چه حسی بهش پیداکردم ولی

 اگه  بهش میگفتم دوستیمون خراب میشد من اینونمیخواستم که

 دوستیمون خراب بشه بهش هیچی  نگفتم یه مدت ازش گذشت

 تا اینکه از رو رفتاری که باهاش داشتم سمیرا یه جورایی فهمیده

 بود که یه حسوحال دیگه ای بهش پیداکردم یه روز پیش هم نشسته

 بودیم که بهم گفت:راستی تو تا حالا عاشق کسی شدی منم گفتم

 نه ولی یکی هست که دارم کم کم عاشقش میشم سمیرا هر چی

گفت: که کیه جوابشو ندادم چون نمیخواستم چیزی بفهمه

می ترسیدم عشقم یک طرفه باشه اینم میدونستم که سمیرا یکی

 دیگه رو دوست داره تا اینکه خودش گفت:آره خودم میدونم کیه یعنی

 مطمعنم گفتم: اگه میدونی کیه پس چرا میپرسی؟ سمیرا :

 میخوام خودت بگی.منم اون لحظه تصمیم گرفتم که بهش بگم که

 چه حسی بهش دارم گفت:آره اون کسی که دارم کم کم عاشقش

 میشم تویی.سمیرا بعد از شنیدن حرف من یه کم جا خوردانتظار اینو

 نداشت هیچی نگفتو رفت اون روز گذشت به فرداش باز همدیگه رو

 دیدیم با هم حرف زدیم سمیرا گفت:که خودت میدونی که من یکی

دیگه رو دوست دارم نمیشه که با تو باشم یعنی نمیتونم که با تو

باشم خلاصه.....  من هم عاشقش بودم و هم در عین حال هم

 نمیخواستم که دوستیمون خراب بشه بخاطره همین بهش گفتم:یه

 مدت بهم فرصت بده تا باهاش کناربیام گفت:باشه ما دوستیمون

 ادامه پیداکرد یه مدت که ازش گذشت  دیدم نه! واقعأ نمیتونم که

 فراموشش کنم نمیدوستم که باید چکار کنم یا باید دوستی

 رو انتخات میکردم یا  عشق رو اگه میخواستم عشق رو انتخاب کنم

 باید قید دوستی رو میزدم من تصمیم خودمو گرفته بودم چون با

 گذشت زمان و کم کم این حسو بهش پیدا کرده بودم دیگه مطمعن

 شده بودم که واقعأ  از صمیم قلبم عاشقشم و دوستش دارم.

 رفتم و باز باهاش حرف زدم حسی رو که داشتمو واسش گفتم

 گفتم:که من واقعأ عاشقت شدم حتی نمیتونم یک لحظه هم به

 فراموش کردنت فکر کنم سمیرا باز گفت:که خودت میدونی من

 یکی دیگه رو دوست دارم نمیتونم با تو باشم اصلآ نمیتونم تورو به

 یه چشم دیگه نگات کنم.یه مدت سمیرا رو ندیدم یه روز تو خیابون

 دیدمش که حالش گرفته بود از صورتش مشخص بودکه از چیزی 

ناراحته، ازش پرسیدم چرا ناراحتی چی شده نمیخواست بگه ولی

 من اصرار کردم اونم گفت:کسی رو که با تمام وجودم دوسش داشتم

 ازم جداشده نمیدونم چرا میگه ما به درد هم نمیخوریم. از این موضوع

خیلی ناراحت و گرفته بود بعد از شنیدن این حرف منم خیلی ناراحت

 شدم چون درکش میکردم میدونستم که چه حالی داره تا یه مدت

 از این موضوع ناراحت بود تا اینکه کم کم باهاش کنار اومد.من خیلی

 دوستش داشتم.دوست داشتم که باز عشقمو بهش ابراز کنم حس

 میکردم که بدون اون یه چیزیم کمه دوست داشتم که کنارش باشم

 دوست داشتم مراقبش باشم دوست داشتم که هر کاری که

 میخوادو واسش انجام بدم حس میکردم اگه با اون باشم دیگه .....

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ پنج شنبه 15 فروردين 1392برچسب:, ] [ 11:18 ] [ sobhan ]

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
آرشیو مطالب
امکانات وب
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 25
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 25
بازدید ماه : 51
بازدید کل : 8089
تعداد مطالب : 130
تعداد نظرات : 3
تعداد آنلاین : 1

كد ماوس